انگیزه چیست؟ درمان بی انگیزگی

انگيزه چيست؟
آیا به این فکر کرده اید که چرا خیلی وقت ها در زندگی بی انگیزه و بی حوصله هستیم؟
چرا می ترسیم و در برابر آینده ای که هنوز نیامده است تسلیم می شویم؟
چرا دچار روزمرگی می شویم؟
چرا خیلی وقت ها تنبلی می کنیم و پشتکار کافی نداریم؟
متاسفانه این روزها بی انگیزگی در حال حاضر در بین عموم مردم رواج پیدا کرده، و هر کدام از ما در اطرافیان خود تعدادی از این افراد بی انگیزه که فاقد هر گونه شور و اشتیاقی هستند را هر روز ملاقات می کنیم.
اگر برای شما هم جای سئوال است که چرا انگیزه کافی برای دستیابی به اهداف خود را نداریم، مطالعه این مقاله می تواند نگرش شما را به کلی عوض کرده و به شما کمک می کند تا به انگیزه بالایی در زندگیتان برای حرکت به سمت اهدافتان دست یابید.
انگيزه سوخت رسيدن به اهداف است و باعث ميشود از ديد ديگران فردي با اعتمادبهنفس بالا به نظر بياييم. انگيزه کششي دروني براي برآوردن نياز است.
هرکدام از ما نيازهاي خاصي داريم؛ اين نيازها به کششهايي تبديل ميشود که بر مبناي آن رفتارهاي خاصي را انجام ميدهيم. انگيزههاي ما نيرويي انرژيدهندهاي به سمت اهدافمان ايجاد ميکنند. هر چه انگيزه بيشتري داشته باشيم، بهتر ميتوانيم مشکلات بيشتري را از سر راهمان برداريم و اگر بتوانيم انگيزه خودمان را بالا ببريم خودبهخود اعتمادبهنفسمان هم زياد ميشود.
نکته بسيار مهم اين است که بعضي از افراد ميخواهند هميشه انگيزه بالايي داشته باشند. درحاليکه بايد يک حقيقت را بپذيريم و آن اين است که بعضي مواقع انگيزه نداريم؛ و اينيک چيز کاملاً طبيعي است. ولي اگر اکثر مواقع انگيزه نداريم بايد در زندگی خود چند گام به عقبتر برگرديم و دليل آن ر ا پيدا کنيم.
مهمترین علت بی انگیزه بودن افراد
مهمترین دلیل بی انگیزه بودن افراد در زندگی نداشتن هدفهای مشخص برای زندگی است. افرادی که اهدافی برای خودشان ندارند بی انگیزه هستند.
پس اگر براي خودمان اهداف درست و حسابي نداشته باشيم، انگيزه هم معنايي ندارد. ولي اگر هدف درستوحسابي داشته باشيم، انگيزه خودبخود ايجاد ميشود. مثالي جالب در مورد انگيزه اين است که ما يک ابر کامپیوتر قدرتمند داشته باشیم ولی کار خاصی به آن نداشته باشیم آيا داشتن اين ابرکامپیوتر به ما کمکي ميکند؟ مسلماً خير.
انگيزه هم دقيقاً اينطور است.
اگر انگيزه بالايي هم داشته باشيم ولي هيچ هدفي نداشته باشيم اين انگيزه کمک چنداني به ما نميکند.
اين چند مورد مهم (هدف، انگيزه، اعتمادبهنفس) شديداً به هم وابستهاند؛ يعني ما اگر اهداف درستي براي خودمان نداشته باشيم معمولاً انگيزه زيادي هم نخواهيم داشت و وقتي انگيزه نداريم، انرژي ما هم خو د به خود کم شده و درنتيجه اعتمادبهنفس ما هم کاهش مييابد.
فکر کردن به بهاي هدف عامل اساسي افزايش انگيزه
بعضي مواقع ما هدفداريم ولي حاضر نيستيم بهاي رسيدن به آن را بپردازيم. بايد بدانيم که هر هدفي يک بهايي دارد و مشکلات مربوط به خود را دارد. اصلاً اينطور نيست که يک هدف داشته باشيم و سريع و بدون هیچ تلاشی به آن برسيم. وقتيکه ميدانيم هر هدفي يک بهايي دارد، اين ميتواند خيلي به ما کمک کند. چون وقتي خسته ميشويم و به ما فشار ميآيد و اذيت ميشويم ميدانيم که در حال پرداخت بهاي هدفمان هستيم و همين آگاهی به ما انگيزه بسیاربالايي ميدهد.
با مشخص کردن دقيق اهداف و چرايي و تعهد قوي انگيزه خودبهخود ايجاد ميشود.
پیشنهاد می کنم مطالعه نمایید. چرایی چیست؟
براي تقويت ساخت و تقویت انگیزه راهکارهايي بسيار مهم و عملي در ادامه معرفي ميشود.
چگونه انگیزه خود را قوی کنیم؟
این چند مورد که در ادامه توضیح داده می شوند نقش بسیار بسیار زیادی در ایجاد انگیزه و انگیزه بالا دارند.
- هدف
- سبک زندگی
- خواب
- ورودی های ذهنی
- نگرش مثبت در زندگی
هدف
همانطوري که اشاره کرديم اگر هدف درستوحسابي داشته باشيم، خودبهخود انگيزه کافي براي انجام کارها را هم داريم.
پیشنهاد می کنم این مقاله را نیز مطالعه نمایید. هدف چیست؟
سبک زندگي یکی از عوامل مهم داشتن انگیزه
چندي پيش در يک مهماني دعوتشده بودم و يک خانم حدوداً سيساله آنجا بود. متوجه شدم که اين خانم جوان از بيماريهاي مختلف قلبي، معده، ناراحتي اعصاب و … رنج ميبرد و مرتب به دکتر مراجعه ميکند.
از من سؤال پرسيد که چکار کنم و به نظرتون به کدام دکتر مراجعه کنم؟ ( دلیل سئوال کردن از من این بود که من کارشناسی رادیولوژی هم هستم و در ده سال زندگی حرفه ای خود دهها هزار مریض را در بخش سی تی اسکن و رادیولوژی ویزیت کرده ام.)
در جواب گفتم درست است که ما بعضي وقتها مريض ميشويم و به دکتر مراجعه ميکنيم ولي واقعاً نيازي نيست که هر روز به دکتر مراجعه کنيم و خودمان را به استفاده از داروهاي مختلف و زدن آمپول عادت دهيم.
گفت: به نظرتون چکارکنم؟
گفتم: حاضريد به چند سؤال من جواب دهيد؟
گفت: بله.
گفتم: من ميخواهم به صورت خلاصه سبک زندگيتان را بررسي کنم و بعد گفتم که اجازه دارم که از شما چند تا سئوال بکنم
گفت: بفرمایید.
گفتم: حالا اولين سؤال من اين است در طول روز چقدر آب ميخوريد؟
گفت: نصف يک فنجان کوچک؛ و اين هم زيادي است چون اصلاً تشنهام نميشود.
گفتم: اولين دليل بيماريات با جواب اولين سؤالم مشخص شد. ما نبايد فقط هنگاميکه تشنهمان ميشود آب بنوشيم. درواقع زماني که ما تشنهمان ميشود مثل اين است که يک ماشينی هستيم و چند ساعتي است که آمپر هشدار مان روشنشده است.
درواقع بايد خودمان را عادت دهيم که روزانه 8-10 ليوان آب بخوريم. اصلاً نبايد تشنگي ملاک آب خوردن ما باشد. در تابستان و هنگام کارهاي بدني شديد و ورزش بايد بيشتر هم آب بنوشيم. ( البته این یک مثال بسیار ساده بود که در ایشان بررسی کردم و حالا خودتان فکر کنید که در طول روز چقدر مرتکب کارهای اشتباه می شویم.
مثلاً پرخوری می کنیم، شیرینی زیاد می خوریم، گوشت زیاد و سبزیجات مصرف می کنیم، ورزش نمی کنیم و….)
با دقت و نگاه کردن به سبک زندگي خود و کارهايي که در طول روز انجام ميدهيم ميتوانيم آينده خودمان را هم پيشبيني کنيم. همه ما افرادي را ديدهايم که هميشه غذاي چرب ميخورند و ورزش نميکنند، علاوه براينها هميشه بدبين هستند و افکار مخرب و نادرستي هم در سر دارند. آيا اين افراد بيمار نميشوند؟ اگر بيمار نشوند، خيلي عجيب است!!!
من مطلقاً رژيمهاي سخت و کاملاً گياهخواري را توصيه نميکنم ولي با همسرم يک قانون عالي داريم وقتي زياد مهماني هستيم و چند وعده غذاهاي گوشتي خوردهايم، حتماً در چند وعده بعدي از غذاهاي گياهي استفاده ميکنيم. تازه اين غذاهاي گياهي چند مزيت عالي هم دارند و آن اين است که آماده کردنشان خيلي راحت است و هزينه زيادي هم ندارند.
بعضي وقتها چندتکه گلکلم و چند عدد قارچ را خرد ميکنيم و يک قاشق روغنزيتون و ادويههاي سالم به آن اضافه ميکنيم، به مدت نيم ساعت در فر قرار ميدهيم و بعداً سرو ميکنيم.
زمانهایی که اين نوع غذا را ميخوريم سرشار از انرژي هستيم و سالم و سرحال هستيم.
اقدامک:
لطفاً پنج دقيقه وقت بگذاريد و به سه روز گذشته خود نگاه کنيد آيا غذاهاي ناسالم زياد خوردهايد؟ آيا ورزش کردهايد؟ آيا بهاندازه کافي آب نوشيدهايد؟
اگر جواب منفي است حتماً خود را متعهد کنيد که در روزهاي آينده ميوه و سبزي بيشتري بخوريد. حداقل روزي نيم ساعت پيادهروي يا ده دقيقه ورزشهاي کششي سبک انجام دهيد؛ و حتماً روزي 8 ليوان آب بخوريد.
بی انگیزگی یکی از عوارض مهم بی خوابی یا خواب بد
افراد بسيار کمي خواب درستي دارند. اکثر افراد يا کم ميخوابند يا زياد ميخوابند و يا بد ميخوابند. تابهحال از خودتان سؤال کردهايد که چرا خواب بد ميبينم؟ چرا خوب نميخوابيم؟ چرا زياد خواب بد ميبينيم؟ چرا راحت نميخوابيم؟
اگر خواب کافی نداشته باشید و یا کیفیت خواب تان خوب نباشد در طول روز بعدی کسل و بی حوصله هستیم و انگیزه انجام هیچ کاری را نداریم، تحمل ما بسیار پایین می آید و خیلی زود عصبانی می شویم.
مطمئناً تا اینجا متوجه شده اید که بی انگیزگی دلایل مختلفی دارد و یکی از دلایل مهم آن هم کم خوابی و یا خواب بد است.
چند نکته ساده زير به ما کمک ميکند تا خواب راحتي داشته باشيم:
1- سعي کنيم هر شب سر يک ساعت مشخص به خواب برويم.
2- در شبانهروز حداقل هفت ساعت بخوابيم.
3- يک ساعت قبل از خواب از موبايل استفاده نکرده و تلويزيون نگاه نکنيم .
کنترل ورودی های ذهنی یکی از عوامل بسیار مهم ایجاد انگیزه
از حدود يک دو پيش تمام وروديهاي ناخواسته ذهنم را بستهام. تلويزيون نميبينم. اخبار نگاه نميکنم در هيچ گروه و کانالي که کمکي به بهبود وضع زندگيم نميکند، شرکت نميکنم. همچنين افراد منفي اطرافم را فيلتر کردهام. چون اگر جلو اين کارها را نگيرم، احساس ميکنم دنيا مکاني پر از خطر و استرس و ناراحتي برايم خواهد بود.
پس نهايت تلاش خودم را کردهام تا فقط روي موارد مثبت تمرکز کنم و همين باعث شده تا اکثر اوقات روحيه عالي داشته باشم.
بهجاي نگاه کردن به اخبار تلاش ميکنم که خودم را تحليل کنم و هر شب خودم را ارزيابيکنم. مثلاً فلان کار را بايد چگونه انجام ميدادم؟ و يا با فلان شخص بايد چگونه رفتار ميکردم؟
با انجام اين کارها، به لطف الهي از دو سال پيش کيفيت زندگيم خيلي بهتر شده و پيشرفتهاي چشمگيري هم داشتهام.
توصیه می کنم این ویدیوی کوتاه ولی بسیار ارزشمند را از دارن هاردی مدیر مسئول مجله موفقیت مشاهده نمایید.
به شما قول ميدهم اگر اين انرژي راکه براي نگاه کردن سريالهاي نامناسب، اخبار و شبکههاي اجتماعي صرف ميکنيد در کسبوکار و زندگي شخصي و خانوادگيتان صرف کنيد، شاهد تغييرات شگفتانگيزي و بسيار مثبتي خواهيد بود.
اينها را به اين خاطر به شما ميگويم چون خودم تجربه کردهام و نويسنده و سخنران حرفه ای شدن فقط پاداش کوچکي است که بعد از اين تغييرات به ظاهر ساده دريافت کردهام.
اقدامک
لطفاً هر شب قبل از خواب 5 دقيقه وقت بگذاريد و رفتارهاي هر روز خودتان را تحليل کنيد. اگرچند روز اين کار را انجام دهيد شاهد تغييرات خوبي در زندگي تان خواهيد بود؛ و از عادتهاي خود آگاه خواهيد شد.
تاثیر نگرش مثبت در زندگی و درمان بی انگیزه بودن
حدود یکسال پيش يک نفر براي مشاوره به من مراجعه کرد. قبلاً به روانپزشک هم مراجعه کرده بود. وقتي از او خواستم که حرف بزند و مشکل خودش را مطرح کند. به محض اينکه شروع به صحبت کرد، ديدم که از همهچيز و همهکس ناراحت است. مثلاً از باجناغش شديداً ناراحت بود که چرا موقعي که مشغول ساختن خانهاش بوده، به او کمک نکرده است و يا اينکه چرا مادرش بين او و بقيه برادرانش فرق قائل ميشود و…
اين طرز فکرها نشانه يک بيماري نگرشي بودند. بيماري که ما سريع قضاوت ميکنيم و به مسائل از زاويهاي نگاه ميکنيم که حالمان را بد ميکند.
در اين زمينه کتاب بسيار جالبي به نام « چهار ميثاق- کتاب خرد سرخپوستان تولتک » وجود دارد.
توصیه می کنم مقاله چکیده کتاب چهار میثاق را نیز مطالعه نمایید. خلاصه کتاب چهار میثاق
اين کتاب حاصل تجربيات و انديشههاي مردي از تبار سرخپوستان آمريکاي مرکزي است. وي تحصيلات پزشکي خود را به پايان رسانيد و در جراحي تخصص گرفت. بعداً در اثر سانحه اتومبيل تجربهاي نزديک به مرگ برايش پيش آمد و اين تجربه زندگي او را متحول کرد. او شروع به طرح پرسشهايي از خويشتن کرد و براي يافتن پاسخها به تمرينات شديدي در جهت کسب مهارت در خرد باستاني خويش پرداخت.
آنچه دون ميگوئل روئيز ميخواهد بگويد اين است که:
هريک از ما در قلمرو زندگي شخصي خويش قادريم باورهاي منفي موروثي را به تدريج تغيير دهيم و در تبديل اين «رؤياي دوزخي» به «رؤياي بهشتي» نقشي ايفا کنيم.
وي معتقد است شما بايد چهار ميثاق را در زندگي خود اختيار کرده تا شاهد تحولات شگفتانگيزي باشيد:
« با کلام خود گناه نکنيد.»
چون کلام شما ميتواند کل باور يک نفر را در مورد خودش در جهت مثبت يا منفي تغيير دهد.
قسمتي که هسته بحث ماست اين ميثاق دوم است.
2- « هيچچيز را به خود نگيريد. »
چون هيچکدام از کارهايي که ديگران ميکنند به خاطر ما نيست. وقتيکه چيزي را به خود ميگيريم، خود را به رنج مياندازيم و باور خود را تغيير ميدهيم. بنابراين همواره به دنبال دل خود برويم. هر اتفاقي در اطراف ما افتاد، آن را به خود نگيريم.
مثلاً اگر کسي در خيابان اهانتي کرد، به خودِ او برميگردد و نبايد آن را به خودمان ربط دهيم. اگر به خود بگيريم آن را پذيرفتهايم و در اين صورت زهر درون انسان جريان يافته و انسان به دام رؤياي دوزخ گرفتارشده است. هيچ کاري از کارهاي ديگران به خاطر ما نيست.
همهي مردم در رؤياي زندگي خود زندگي ميکنند و رؤياي انسانها با يکديگر کاملاً متفاوت است اگر ما چيزي را به خود بگيريم درواقع آن را پذيرفتهايم و زهر آن را درون خود جاري کردهايم. ما هرگز مسئول اعمال ديگران نيستيم و فقط مسئول اعمال خودمان هستيم
3- « تصورات باطل نکنيد. »
زيرا در اين صورت تعارض دروني بسياري ايجاد ميکنيد
4- « هميشه بيشترين تلاشتان را بکنيد » درنتيجه زندگي پرشوري خواهيد داشت و فعال و خلاق خواهيد بود.
آرامش بستگي به اين دارد که از چه زاويهاي به اتفاقاتي که براي ما روي ميدهد نگاه ميکنيم. بههيچعنوان نبايد چيزي را که به ما ميگويند به خودمان بگيريم.
از ديدگاه منطقي هم روش صحيح اين است که اگر هيچچيزي را به خودمان نگيريم حالمان خوب ميشود. ولي اگر به خودمان بگيريم زمان حال ما خراب ميشود و در ادامه هم زندگي خودمان و اطرافيانمان را خراب ميکنيم.
خدا را شکر ميکنم که از زماني که آگاه شدهام فقط و فقط دارم براي خودم و دل خودم زندگي ميکنم. البته براي تمامي افراد احترام ويژهاي قائل هستم، ولي از هيچکسي توقعي ندارم و حرف هيچکسي را به خودم نميگيرم، حتي اگر در موردي خاص صددرصد منظورشان من بوده باشم.
اين نگرش آرامش خاصي به زندگي من داده است. تجربه چندين سال کار کردن با افراد بيمار، به من ثابت کرد که دليل بيماري و ناراحتي اکثر افراد اين است که آنها اکثر اوقات از کسي و یا چیز خاصی ناراحت هستند.
واقعاً چرا ما بايد از کسي ناراحت باشيم و چرا بايد شادي خود را به نحوه برخورد افراد با خودمان گره بزنيم؟
با رعايت موارد ذکرشده در اين فصل، شما ميتوانيد اکثر اوقات انگيزه خود را در سطح بالايي نگه داريد. اعتماد به نفسي که از نتيجه اين کار حاصل مي شود، ستودني است و ارزش آن را دارد که برايش مقداري خودمان را به زحمت بيندازيم.
اقدامک
لطفاً ده دقیقه زمان بگذارید و اگر خیلی وقت ها انگیزه ندارید و بی حوصله هستید دلیل آنرا را پیدا کنید و گامهای کوچکی را در راستای اصلاح آن بردارید.
12 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام به شما ممنونم بابت مطالب خوبتون
من فوق لیسانس دارم سال های دانشگاه را با قانون جذب به خوبی پشت سر گذاشتم و اکنون در مسیر رسیدن به کار مورد علاقه ام هستم تا به ان نزدیک شوم. همیشه امواجم مثبت بوده ولی نمیدانم چرا یک مدت است که حس میکنم کاملا بی انگیزه شدم و تلاشی برای رسیدن به ارزوهام نمیکنم. از طرفی به دلیل اینکه مدتی از نامزدی ام میگذرد فکر میکنم هر رفتاری که بکنم از نظر نامزدم نامناسب است. این مرا همواره به تردید می اندازد که ایا رفتارهای من نادرست است؟ نمیدانم چیکار باید بکنم ایا هر رفتاری که او با دیگران دارد و توقع دارد من هم مثل او باشم باید داشته باشم یا اینکه بشینم و ریشه یابی کنم که در وهله اول چه موضوعاتی از نظر او مهم است و هرگز در مورد ان موضوعات با دیگران صحبت نکنم؟ این کار کمی سخت است که کاری که خودم انجام نمیدادم حالا باید در مورد یه عده ادم دیگر باید انجام دهم. راهنمایی ام می کنید که باید چکار کنم؟
درود بر شما رویای عزیز
رویا خانم مطالب و مسائلی را که عنوان کردید اکثراً به خاطر ضعف در اعتماد به نفس شماست و راه دست یابی به اعتماد به نفس هم این است که متعهد بشی که آموزش ببینی و کم کم روی مهارتهای اعتماد به نفس و توسعه فردی خودتون کار کنید پیشنهاد ما به شما شرکت در دوره رایگان اعتماد به نفس پولادین است که یک دوره صدرصد رایگانه و شما می توانید در این دوره ارزشمند شرکت کنید و با اطلاعات و تکنیکهای خوبی که در این دوره هست می توانید تا حد قابل توجهی اعتماد به نفس تان را تقویت کنید همچنین 5 درس اول اعتماد به نفس پیشرفته را هم مشاهده نمایید کاملاً رایگان است .
لینک دوره اعتماد به نفس پولادین:https://mahmoodkarimzadeh.com/basic/
لینک 5 درس اول دوره اعتماد به نفس پیشرفته:https://mahmoodkarimzadeh.com/product/cpro/
سلام خسته نباشین ممنون از مطالب خوبتون
من زندگیم الان به جایی رسیده که خانوادم هیچ انگیزه ای برای زندگی خوب ندارن چون مادرم از خانواده پدری بدش میاد و پدرم از خانواده مادری واقعا زندگی خیلی سخت شده مادر هیچ انگیزه ای برای انجام کارای خونه نداره و پدرم هم بخواتر وضع مالی تقریبا میشه گفت دیگه از زندگی بدش میاد متاسفانه این منم که پسرشونم دارم ضربه میخورم چون نمیدونم طرف کدومو بگیرم کنکوری هم هستم و ابن موضوع سالهاست ذهن منو داره خراب میکنه واقعا دیگه میخوام خونه رو ول کنم برم چون زندگی کردن تو همچین خانواده ای عملا بدبخت شدن محضه اگه راهی دارید که کمکم کنید واقعا ممنون میشم
سلام ، من 18 سالمه و در مدرسه تیزهوشان درس خوندم.امسال در یک دانشگاه دولتی روزانه که رشته تقریبا دلخواهم هست قبول شدم ولی اصلا احساس رضایتی از زندگیم خیلی اوقات ندارم.حوصله و پشتکار و انگیزه هیچ کاری رو ندارم،در صورتیکه قبل رفتنم به مدرسه تیزهوشان اصلا اینطوری نبودم.من از یک راهنمایی دولتی با تلاش زیادم در تیزهوشان قبول شدم ولی از سال دوم به شدت عوض شدم.اعتماد به نفسم به شدت سرکوب شده و ادم خیلی جدی و تنهایی شدم با ذهنی فوق العاده منفی باف…روابط اجتماعی ضعیفی دارم و همیشه دنبال افکار بقیه ادما راجع به خودم هستم.ادم به شدت کمال گرایی هستم.میخوام تغییر کنم ولی نمیدونم از کجا باید شروع کنم.به شدت پدر و مادرم رو دوست دارم و دلم میخواد خوشحالشون کنم ولی همیشه فک میکنم به اندازه کافی خوب نیستم.
سلام من یه پسر 17 سالم که دیگه هیچ انگیزه ای ندارم.ینی انگیزه هست ولی پولش نیست در نتیجه انگیزه هم میخوابه.من دیگه امید به زندگی ندارم و خستم شدم.اگه بمیرمم مهم نیست واسم.داعم عصبی ام و سمت کسی نمیرم.اگه راه حلی هس که کار آمد مخصوص مشکل من باشه که ممنون میشم در غیر این صورت ولش کنین همون بمیرم بهتره خیال نی.
درود بر شما محمد جان
خوشحالیم که مطالب ما مورد توجه شما قرار گرفته است و به شما باید تبریک گفت که دنبال حل مسائل خودتان هستید.
مسائل شما نشان می دهد که در اعتماد به نفس و عزت نفس تان ضعف دارید و با یک یا دو روز قابل حل نیست
حداقل 6 ماه زمان لازم دارد تا روی رشد شخصی خودتان و به ویژه اعتماد به نفس و عزت نفس تان کار کنید
با تقویت آنها کم کم هم می توانید درآمد کسب کنید و هم احساس بهتری در مورد خودتان و زندگی داشته باشید
برای تان آرزوی موفقیت داریم.
پس چراجوابی ندادید
بابت تاخیر در جواب پوزش می خواهیم .جواب شما در زیر مقاله انگیزه چیسـت؟ درمان بی انگیزگی داده شده است.
باسلام جوانی 38 ساله ام مجرد دیپلمه دچارسردرگمی ام نمی تونم تصمیم جدی بگیرم حرف بزرگترازخودم راگوش نمیدم یه اسکناس هم نمی تونم خرج کنم هیچ حرکت روبه جلوای ندارم حوصله کارهای بزرگ روندارم بیشتربه گذشته فکرمیکنم ازشغلم راضی نیستم یه جلسه پیش مشاوررفتم نتیجه ا ی نگرفتم دوست ندارم داروی ضدافسردگی بخورم شخصیت آرامی دارم اهل نزاع درگیری حسادت وغیبت این اخلاق های منفی نیستم باتمام این مسائل همیشه دوست دارم همه چی روی نظم اصول ومنطق باشه و…مراراهنمایی کنید
سلام عابد جان
واقعاً جای خوشحالی داره که حداقل مسائل خودتان را می دانید خیلی ها مسائل حادی دارند ولی اصلاً خبر ندارند و یا خودشان را به غفلت و نادانی می زنند.
مسائلی که شما مطرح کرده اید نشانه ضعف در اعتماد به نفس و رشد شخصی است. چاره کار این است که به صورت مداوم کتاب بخوانید سمینار شرکت کنید و
دوره های آموزشی مربوطه گوش کنید تا کم کم ذهنتان وضوح پیدا کند و از حالت سردرگمی خلاص شود.
براتون آرزوی موفقیت داریم.
سلام بر شما بزرگوار و تبریک به شما که والدی مسئولیت پذیر هستید و تلاش خودتان را برای بهبود وضع فرزندتون انجام دادید
دوست عزیز از آنجایی که خودم در این زمینه تخصص ندارم از تعدادی از دوستان متخصص در این زمینه کمک گرفتم و یکی از جوابها را برای شما قرار می دهم.
این اتفاقی هست که برای بچه هایی که خیلی خیلی درسخوان هستند می افته
اینگونه افراد که معمولا انرژی آتنا و آپولوی بالایی دارند
(دارم براساس شخصیت شناسی آرکتایپ و یونگ صحبت می کنم.)
زمانی را برای تفریح خود در نظر نمی گیرند و تمام خلا زندگی خود را با گرفتن مدرک و نمره پر می کنند
اما مدارک رنگارنگ و افتخارات متعدد در یک زمان پوچ میشوند
(جایی که هادس بالا میاد و با سوال ” که چی بشه ؟ ” میزنه تمام دستاوردهات رو پوچ میکنه)
عده ای از این افراد افسرده میشن
برخی به مرز خودکشی میرسن
برخی دیگر (انرژی دیونوسوس رو بالا میارن) میزنن به خوشی و بیخیالی
.
چرا ؟ چون به خلا ای خوردن که دیگه با مدرک و درس نمیشه پرش کرد.
از اینجا به بعدش نظر شخصی منه :
.
این افراد به شدت نیازمند تفریح و ارتباطات هستند.
و در این برهه هرکسی که بخواد آپولو وار نصیحت شون کنه با غلتک از روش رد میشن
این افراد نیازمند یک فرد پایه هستند که باهاشون ارتباط بگیره و باهاشون تفریح کنه . یک دوست واقعی و پایه
چیزی که تو مدرسه و دانشگاه نداشتن . چون تنها چیزی که داشتن فقط کتاب و کلاس و نمره بود چیزهایی که توی این برهه هیچ کمکی بهش نمی کنند .
یونگی اش میشه این که : باید انرژی دیونوسوس و پوزیدون رو زندگی کنند . انرژی هایی که سرکوب کردند.
تئوری انتخابی اش میشه این که : باید نیاز به تفریح رو در خودشون به رسمیت بشناسند . (چون یه مدت هیچ تفریحی نداشتند و این نیاز سرکوب شده الان همه زندگی ش رو فرا گرفته بعدا تعدیل میشه با یک سری اقدامات)
.
یه مورد دارن این افراد
خودشون رو خیلی باهوش می دونند ، برای همین به کسی اجازه ورود به حریم شخصی اش رو نمیدن ، حتی پدر و مادر (به شدت هم درون گرا هستند) . شفادهنده اونها مشاور منتقد نیست . اونها لازمه که براشون یکی وارد این حریم بشه
کسی می تونه وارد این حریم بشه که همراهش باشه . و انرژی سرکوب شده اش رو بهش نشون بده . (تئوری انتخابی اش میشه : کسی که توی دنیای مطلوبش قرار بگیره وارد حریم شخصی اش میشه ، و الان دنیای مطلوبش تفریح و عشق و حال هست)
.
من اگر پدر چنین فرزندی بودم با پسرم همراهی می کردم و براش یه دوست پایه میشدم
به جای اینکه (از نظر خودم) دلسوز باشم و بگم تو فقط باید درس بخونی و اگر نخونی بدبخت میشی .
.
از متن بالا مشخصه که پدر یا مادر از درس نخوندن پسرشون ناراحتن ، یعنی اگر بخونه اکی هست اگر نخونه یه جای کار اشتباهه
پسر هم اینقدر خونده که اوردوز کرده و زده زیر میز بازی و گفته دیگه کلا نمی خوام . اینقدر فشار تحمل کرده که از اون ور زده بیرون. حالا که زده بیرون ، نگران شدند. چرا ؟ چون تا حالا این بخش از وجود یک فرد رو ندیده بودند و به رسمیت نشناخته بودند. حالا این بخش با تمام وجود زده بیرون و داره قدرت نمایی می کنه.
این نظر یکی از دوستان شخصیت شناس بنده هست و البته مورد شما باید بیشتر بررسی شود.
یکی دیگر از دوستانم دکتر کوروش معدلی را توصیه کردند که اگر تهران تشریف دارید می توانید مراجعه نمایید این هم آدرس وبسایت شون:
http://www.kanoonnlp.com
با سلام بنده فرزند پسری دارم که سال گذشته در دبیرستان علامه حلی یک قبول شد و از همان اوایل سال مشکلات روحی روانی در ایشان خیلی آشکار شد(البته این مشکلات از قبل نیز نمود و بروز داشت) تا اینکه بار ها حضور مشاور رسیدن ها و … متاسفانه علاوه بر اینکه ایشان بهتر نشد بلکه حس خود کشی به خود گرفت و به قول خودش این کار را نیز امتحان کرد ولی موفق نشد بنده بار ها و بارها با او صحبت کردم نتایجی که گرفتم این بود که اولا هیچ هدف خاصی را دنبال نمی کند انگیزه ای ندارد تنبل است و پشتکار هیچ کاری اگر کمی سخت باشد را ندارد و بلافاصله آن را رها می کند البته بجر بازی های کامپیوتری که فوق العاده به آن وابسته است و تقریبا تمام وقت او به فیلم دیدن و بازی کامپیوتری می گذرد . هیچ چیزی در دنیا برای او ارزشی ندارد حتی پدر و مادرش. فوق العاده پر توقع از دیگران است در حالی که هیچ حرکتی برای رضایت دیگران نمی کند شب ها تا صبح بیدار است و به فیلم دیدن و بازی های کامپیوتری می پردازد و صبح تا بعد از ظهر می خوابد تقریبا هیچ کار مثبتی در زندگی خود و دیگران انجام نمی دهد تمام ورودی های ذهنی خود را بسته است و به هیچ کس اجازه ورود به خودش را نمی دهد البته به اذعان تمامی کارشناسان بچه فوق العاده باهوش مودب و خلاقی است و تقریبا اغلب مشاور ها را در ابتدا بازی داده است. صحبت ها و پیشنهاد های شما به توصیه های دینی خیلی نزدیک است لذا گفتم از شما مشاوره بگیرم چون شما به مبنا بودن هدف و انگیزه توجه ویژه دارید لطفا بنده را راهنمایی کنید اگر لازم باشد حضوری نیز خدمتتان خواهم رسید09331661656