دلایل مهم اهمالکاری و (غلبه بر اهمال کاری)

مهمترین دلیل اهمالکاری

در قسمت قبلی در مورد یکی از دلایل مهم اهمالکاری صحبت کردیم و آن عزت نفس پایین بود.

عزت نفس از هر چیزی مهم تر است.

به نظر من اگر فقط بخواهیم یک چیز را در زندگی خودمان درست کنیم و بقیه مسائل خودبخود درست شود آن چیز فقط و فقط عزت نفس است.

کاشکی سیستم آموزشی فقط این موضوع را به خوبی به آموزش می داد، به نحوی که به خوبی در زندگیمان جای می افتاد.

اگر این سیستم عزت نفس را به خوبی به ما آموزش می داد اتفاقات خوشایند زیر برای ما روی می داد:

• خودمان را انسان ارزشمندتری می دانستیم، کمتر انتقاد می کردیم و بیشتر به فکر بهبود مسائل بودیم حتی به صورت خیلی جزیی.
• برای خودمان، اطرافیان و محیط زیست مان احترام بیشتری قائل بودیم.
• خودم را منحصر به فرد دانسته و با هیچ کس مقایسه نمی کردیم.
• از دیگران صادقانه تعریف و تمجید می کردیم، بدون اینکه ذی النفع باشیم.
• اهداف ارزشمندی را برای خودمان تعریف می کردیم.
• زمان خودمان را ارزشمند می دانستیم و اهمالکاری نمی کردیم.

پس متوجه شدید که عزت نفس پایه ساخت یک زندگی خوب است و باید حتماً روی آن کار کنیم. جالب است اگر در زندگی دستاوردهای بسیار عالی داشته باشیم ولی روی عزت نفس مان کار نکرده باشیم از زندگی لذت چندانی نمی بریم.

اشخاصی را دیدم که درآمدهای بسیار بالایی دارند ولی حس بسیار بدی دارند و از خود و دیگران متنفر هستند. یکی از مهمترین و اصلی ترین دلیل این اتفاق عزت نفس پایین است.

اهمالکاری دلایل بسیار زیادی دارد در این مقاله 5 تا از مهمترین دلایل اهمالکاری و راهکارهای لازم برا هر کدام را در این مقاله گنجانده ام.

از شما خواهش می کنم که یک دفترچه کوچک در هنگام مطالعه مقاله همراه داشته باشید و نکات مهم این مقاله و چیزهایی که خودتان از مطالب برداشت می کنید را در آن بنویسید.

ضمناً حتماً تمرین قسمت اقدامک ها را انجام دهید.

بدون این کار خواندن این مقاله فقط وقت تلف کردن خواهد بود.

اهمالکاری به دلیل اعتماد به نفس پایین و نداشتن خودباوری

اگر ما به هر دلیلی خودمان را ضعیف بدانیم و فکر کنیم که توانایی انجام کار خاصی را نداریم به احتمال زیاد برای انجام آن طفره می رویم و اهمالکاری می کنیم.

و حالا کاری که باید انجام دهیم این است که دنبال دلایل اعتماد به نفس پایین خود نباشیم بلکه سریعاً با مطالعه و کسب اطلاعات در برای رفع این مشکل اساسی اقدام کنیم. توصیه می کنم حتماً در سمینار اعتماد به نفس ما شرکت کنید.

این مقاله نیز برای شما مفید است

گزارش برگزاری سمینار اعتماد به نفس در دانشگاه میعاد مهاباد

دوستان محدودیت فقط در ذهن ماست و به قول معروف انسانها  فقط به اندازه باورهایشان محدود می شوند.

محدودیتها را خودمان در ذهن می سازیم.

آقای گای وینچ روانپزشک آمریکایی می گوید:

اگر ذهن ما تلاش کند که ما را متقاعد کند که ما ناتوان برای انجام کاری و یا چیزی هستیم و ما آن را باور کنیم شدیداً احساس ناامیدی کرده و خیلی زود دست از تلاش می کشیم و یا حتی اصلاً تلاشی برای آن نمی کنیم.( در واقع اهمالکاری می کنیم.)

توصیه می کنم حتما مطالعه نمایید. چگونه خود را باور داشته باشیم؟ – تاثیر باورهای مثبت بر زندگی

یکی از کارهای قدرتمندی که برای تقویت اعتماد به نفس و خودباوری می شود انجام داد تلقین کردن به خود است. یعنی یک سری جملات مثبت را هر روز چندین بار با خودمان تکرار کنیم.

تلقین کردن یک سری شرایط دارد

• باید جمله تلقین کوتاه باشد و به صورت مثبت بیان شود. ( مثلاً : من انسان توانمندی هستم.)
• باید به زمان حال باشد. ( من سر حال و پرانرژی هستم.)
• باید خیلی تکرار شوند تا باورشان کنیم.

اقدامک

چند جمله تلقینی مثبت کوتاه بنویسید و آنها را هر روز چند بار با خودتان تکرار کنید. جملات که من استفاده می کنم جملات زیر هستند. شما می توانید جملات مخصوص به خودتان را بنویسید.

• من خودم را دوست دارم.
• من خودم را می پذیرم.
• من شاد و تندرستم.
• من لایق بهترین ها هستم.
• زندگی من هر روز و از هر لحاظ بهتر و بهتر می شود.
• من ماشین اتوماتیک جذب موفقیت هستم.

اهمالکاری به دلیل ضعف در تصمیم گیری درست

بسیاری از افراد اعتماد به نفس و خودباوری قوی دارند و خیلی هم توانا هستند اما قدرت تصمیم گیری شان به شدت پایین است.

در مشاوره هایی که دارم افراد زیادی را می بینم که شدید در تصمیم گیری مشکل دارند.

خیلی ها هستند که سالیان سال است که می خواهند کنکور شرکت کنند،

سالیان سال است می خواهند ازدواج کنند،

سالیان سال است می خواهند کتاب بنویسند،

سالیان سال است می خواهند ماشین شان را عوض کنند ولی هنوز هیچ اقدامی نکرده اند و تصمیمی نگرفته اند.

ناتوانی در تصمیم گیری دو دلیل عمده دارد:

یکی ترس و دیگری نپرداختن بهای تصمیم گیری

ترس به خاطر اینکه مرتباً به خود می گوییم  نکند که نتوانم این کار را به انجام برسانم و مورد تمسخر افراد دیگر قرار بگیرم.)  زمانی که دو سال پیش تصمیم گرفتم سخنران و نویسنده شوم کمی از تصمیم گیری در باره اش می ترسیدم و اهمالکاری می کردم ولی بعد توانستم با مطالعه و شرکت در دوره های آموزشی این ترس را کاملاً  کنترل کنم.)

مورد دیگر این است که ما حاضر نیستیم که بهای چیزی را که می خواهیم پرداخت کنیم.

این نکته را باید بپذیریم که موفق شدن در هر زمینه ای حتماً بهایی دارد و بدون پرداخت بها امکان دستیابی به هیچ موفقیتی وجود ندارد. ( مثلاً من برای تبدیل شدن به یک سخنران حرفه ای و نویسنده، در چند دوره تخصصی استادی شرکت کردم و هر دفعه مجبور بودم که مسافت 900 کیلومتری به سمت تهران را طی کنم و سه روز کامل در حال آموزش و یادگیری باشم.)

در زیر چند اقدامک خیلی قدرتمند برای رفع مشکل تصمیم گیری و اهمالکاری در تصمیم گیری اشاره می کنم.

اقدامک 1

از یک مشاور کمک بگیریم. این مشاور می تواند یک شخص خردمند و موفق و با تجربه باشد و یا شخصی باشد که کارش صرفاً مشاوره باشد و می توانیم که از آنها کمک حرفه ای بگیریم.

هشدار:

با افرادی که دانش کافی ندارند، و با افراد حسود، منفی اندیش و یا افرادی که مرتب از خود و دیگران انتقاد می کنند و هیچ دستاوردی در زندگی خودشان ندارند به هیچ عنوان مشورت نکنیم.

هنوز خیلی از افراد هستند که ارزش مشاوره را درک نکرده اند. من تعجب می کنم که برای راندن یک ماشین و یادگیری مهارت رانندگی به چندین جلسه آموزش تئوری و عملی نیاز داریم ولی برای زندگیمان احساس می کنیم که نیازی به آموزش و مشاوره نداریم.

خودم هزینه های بسیار بالایی برای مشاوره و آموزش پرداخت می کنم به همین دلیل است که هر روز احساس قدرت بیشتری می کنم و در مسیر درست تر حرکت می کنم

اقدامک 2

قبل از تصمیم گرفتن حتماً هدف خود را مشخص کنید. من معتقدم که زندگی بدون هدف، بیهوده زندگی کردن است. باید دقیقاً مشخص کنیم که از زندگیمان چی می خواهیم و گرنه تصمیم گیری بی معنی خواهد بود.

در فیلم آلیس در سرزمین عجایب دیالوگ بسیارجالب و قابل تاملی بین گربه و آلیس رد و بدل می شود.

زمانی که آلیس از گربه می پرسد که از کدام سمت بروم، راست یا چپ؟

گربه می پرسد: کجا می خواهی بروی؟

الیس جواب می دهد: نمی دانم.

گربه می گوید: اگر نمی دانی که کجا می خواهی بروی، فرقی نداره که کدام مسیر را انتخاب کنی.

پیشنهاد می کنم حتماً مطالعه نمایید:

هدف چیست؟ ( قسمت اول )

هدف چیست؟ ( قسمت دوم )

اقدامک 3 

با تصمیم های کوچک کوچک شروع کنیم. مثلاً اگر چند سال است که ورزش نکرده اید تصمیم نگیرید که از فردا هر روز به مدت دو ساعت در باشگاه ورزش کنید چون این یک تصمیم بزرگ است. در اینجا سعی کنید از روزی یک ربع و به مدت سه روز در هفته  شروع کنید و بعد کم کم مدت زمان آن را افزایش دهید

زمانی که سالیان سال است که یک سری تصمیمات بزرگ و مهم را به تعویق انداخته ایم و مرتب اهمالکاری می کنیم، گرفتن تصمیمات بزرگ خیلی برایمان سخت است و گرفتن تصمیم بزرگ و انجام ندادن آن به عزت نفس ما آسیب می زند. پس چاره کار این است که با تصمیمهای کوچک شروع کنیم و آنها را به انجام برسانیم. با به انجام رساندن تصمیمات کوچک حس خوبی به ما دست می دهد و اعتماد به نفس ما تقویت شده می شود.

با انجام مرتب تصمیمات کوچک کم کم جرات می کنیم که تصمیمات بزرگتری بگیریم و با ادامه این روند غول اهمالکاری را به زانو در خواهیم آورد.

اهمالکاری به دلیل کامل گرایی

این هم یکی از مواردی است که باعث اهمالکاری ما می شود و همچنین باعث می شود که هیچ اقدامی نکنیم و اعتماد به نفس ما به شدت پایین بیاید.

به کامل گرایی کمالگرایی هم می گویند که درستش در موردی که ما بحث می کنیم کامل گرایی است. افراد کامل گرا می خواهند از اول همه چیز بی عیب و نقص و کامل باشد و چون این کار اصلاً امکان ندارد در نتیجه هیچوقت شروع نمی کنند و مرتب اهمالکاری می کنند.

مثلاً من اگر کامل گرا بودم و می خواستم  که سخنران شوم. از همان اول می خواستم که یک سخنران حرفه ای باشم و در یک جمع هزار نفری سخنرانی کنم و واقعا این امکان نداشت.

اما من اولین سخنرانی ام را با تعداد 20 نفر مخاطب انجام دادم و خیلی هم اشکال در کارم بود. اجرام حرفه ای نبود، پاورپوینتم پر از اشکال بود و …

اما با وجود همه این اشکالات تلاش کردم که کامل گرا نباشم و ادامه دادم و این باعث شد که در طول مسیر کم کم اشکالات خودم را برطرف کنم. و تلاش می کنم که هر روز بهتر و بهتر شوم

افراد کامل گرا ایده های خیلی عالی دارند ولی وقتی امسال از آنها بپرسی که می خواهی چکار کنی می گویند که می خواهم ایده خودم را اجرا کنم ولی یک سال بعد اگر آنها را ببینی باز متوجه می شوی که هیچ اقدامی نکرده اند و به خاطر کامل گرایی مرتب اهمالکاری می کنند.

کامل گرایی می تواند به علت خود کم بینی باشد، یعنی ما خودمان را قبول نداریم و به همان صورتی که الان هستیم خود را نمی پذیریم.

چند راهکار زیر به شما کمک می کند تا از شر کامل گرایی خلاص شده و در نتیجه آن اهمالکاری را نیز کنار بگذارید.

اقدامک 1

این سئوال را از خودتان بپرسید. آیا الان بیشتر می دانم یا یک سال پیش؟

پاسخ همه ما به این سئوال این است که الان.

بعد سئوال بعدی را مطرح کنید. آیا الان بیشتر می دانم یا یک سال آینده؟

پاسخ همه ما به این سئوال، سال آینده است.

بنابراین نتیجه می گیریم که ما هیچوقت کامل نیستیم و نخواهیم بود ولی تلاش می کنیم که روز به روز کامل تر شده و در مسیر کمال گام برداریم.

هر روز به خودتان بگویید: ” من خودم را به همان صورتی که هستم می پذیرم و دوست دارم.”

اقدامک 2

برای انجام هر کاری یک مهلت زمانی تعیین کنید. و گامهای اجرایی برای انجام آن را بنویسید.

اول فکر کنید و زمان تقریبی یک کار خاص را برای خودتان تخمین بزنید و آن را در یک دفترچه بنویسید. بعد گامهای اجرایی روزانه و هفتگی جهت انجام آن را بنویسید

مثال: من پارسال این مواقع نوشتم که تا آخر سال کتاب جادوی اعتماد به نفس را به پایان می رسانم بعد خودم را متعهد کردم که هر روز سه صفحه بنویسیم و زمانهایی را برای پیدا کردن عکس و ناشر و … در نظر گرفتم.آخرش هم با اختلافی اندک این کار را انجام دادم و کتابم را به چاپ رساندم

پیشنهاد می کنم حتماً مطالعه نمایید. علایم اعتماد به نفس پایین

اهمالکاری به خاطر فرار از زحمت

خیلی از وقتها اهمالکاری ما به خاطر فرار از درد و رنج است که در روانشناسی به آن اهرم درد و رنج می گویند.

در اینجا ما به دلیل فرار از رنج کار مهم را انجام نمی دهیم و به جای آن کار دیگری را انجام می دهیم.

وقتی که این ویدیو را دیدم واقعاً هیجان زده شدم

آقای  تیم اربان  در این سخنرانی جذاب خودش می گوید

می دانستید در مغز همه ما یک میمون وجود دارد که فقط دنبال کارهای ساده و فان است و  اجازه نمی دهد ما کار درست رو انجام بدهیم؟؟؟

به شما توصیه می کنم که اگر می خواهید مدیریت زمان خوبی داشته باشید و از دیو اهمالکاری آسیب نبینید

حتماً با این میمون آشنا شوید و سعی کنید با او  دوست شوید و گولش بزنید،

این ویدئوی کوتاه رو همین حالا ببینید

آخرین راهکار برای خلاصی از اهمالکاری

خیلی ها فکر می کنند با اهمالکاری، پشت گوش انداختن مسائل مهم، کار خوبی می کنند در حالیکه شخص اهمالکار همیشه ناراحت است و حالش با خودش بد است چون می داند که زندگی خودش را به بازی گرفته است.

ولی برعکس اهمالکاری نکردن تماماً سود و فایده است، شخصی که وظایف مهم را سروقت انجام می دهد و پشت گوش نمی اندازد اطرافیانش هم از او راضی هستند، خودش هم حالش با خودش خوب است و مهمتر از همه نتابج عالی در زندگی اش به دست می آورد.

پس می بینیم که اهمالکاری نکردن واقعاً ارزش مقداری درد و رنج را دارد.

روش من در اهمالکاری

چند دقیقه در رابطه با کاری که باید انجام دهم فکر می کنم و بعد تصمیم می گیرم و بعد تصور می کنم که یک نفر یک تفنگ را روی شقیقه من گذاشته است و به محض اهمالکاری شلیک می کند. این تصور باعث می شود که هر چه سریعتر اقدام کنم، راه حل ها  را پیدا کنم و بهترین شان را اجرا کنم.

امیدوارم که شما هم این قدر به اهداف خودتان پای بند باشید که این روش برای شما معجزه کند.