تعریف یادگیری و آموزش

متن فایل صوتی
به نام خدا سلام خدمت دوستان و همراهان کانال اعتماد به نفس
امیدوارم که حالتون خوب باشه و در اوج سلامتی باشین
من محمود کریم زاده، نویسنده کتاب «جادوی اعتماد به نفس»، امروز می خواهم نکات بسیار کاربردی و مهمی را با شما به اشتراک بزارم. امروز می خوام در رابطه با اهمیت آموزش برای شما صحبت کنم. بعد از اینکه اهمیت آموزش را درک کردیم، میریم سراغ یادگیری؛ اینکه یادگیری دقیقا چه مفهومی داره و ما باید از چه کسی یاد بگیریم ؟
موضوع بعدی که میریم سراغش، «توهم دانش» است. توهم دانش دقیقاً چیه و در نهایت تمرین کوچکی براتون دارم که باید انجامش بدید.
آموزش
تقریباً اکثر ما تجربه آموزش رانندگی را داشتیم. اولش بلد نبودیم چطور رانندگی کنیم، ولی بعد از گذراندن 12 ساعت آموزش در آموزشگاه، تونستیم رانندگی رو یاد بگیریم و این کارو به راحتی انجام بدیم.
حالا سؤال من اینه : آیا برای رانندگی که 12 ساعت برای یاد گرفتنش زمان لازمه، برای داشتن زندگی خوب و احساس بهتر، آموزش لازم نیست ؟
آیا برای تربیت فرزندان بهتر آموزش لازم نیست ؟
آیا برای اینکه بتوانیم در جمع صحبت کنیم آموزش لازم نیست ؟
آیا برای اینکه بتوانیم در هر موقعیتی از حق خود دفاع کنیم، آموزش لازم نیست ؟
آیا برای اینکه بتوانیم از شر خجالتی بودن خلاص شویم، آموزش لازم نیست ؟
متأسفانه بالای 80 درصد افراد جامعه احساس می کنند که نیازی به آموزش ندارند . در حالیکه آموزش از انچه تصور می کنیم با اهمیت تره.
ما کارگاهی با عنوان «رفع خجولی کم حرفی و کم رویی» داریم که در این کارگاه افراد یاد می گیرند از حق خودشون دفاع کنند. اگر قبلاً بلد نبودند چجوری تخفیف بگیرند، الآن به راحتی می تونن تخفیف بگیرن. اگر قبلاً نمی تونستن در برابر درخواست های نامعقول اطرافیان جواب «نه» بدهند، الان به راحتی می تونن در برابر چنین درخواست هایی «نه» بگن و …. . همه این توانایی ها با آموزش و تمرین برایشان امکان پذیر شد.
خود من چند روز پیش با یک درخواست ساده تونستم 900000 تومان تخفیف بگیرم و تقریباً خدمات مورد نظرم رو بصورت رایگان دریافت کردم؛ در واقع اگر من توانایی درخواست کردن رو بصورت اصولی و درست بلد نبودم و اعتماد به نفس کافی نداشتم باید برای گرفتن خدمات مورد نظرم برای چند ساعت نزدیک به یک میلیون تومان پرداخت می کردم.
زندگی سخت شده !
اکثر افراد میگن : «زندگی الآن خیلی سخت شده؛ 10 سال پیش اوضاع خیلی بهتر بود»، باید بگم که من با این نظر کاملاً مخالفم !. من معتقدم زندگی نسبت به گذشته بسیار راحت تر و بهتر شده اما ما به اندازه کافی مهارت نداریم تا از امکانات جدید زندگی به درستی و به نفع خود استفاده کنیم. گسترش اینترنت باعث شده برای خودمون در شبکه های اجتماعی کانال و پیج هایی برای فروش خدمات و محصولاتمان داشته باشیم و از این طریق درآمد کسب کنیم.
افرادی که بلد نیستند با اینترنت کار کنند، از این درآمدها و این منافع بهره ای نمی برند.
پس نتیجه می گیریم که آموزش مهارت های جدید برای هر شخصی لازم است.
در واقع افراد باهوش یاد می گیرند و روی خودشون سرمایه گذاری می کنند.
یادگیری
یادگیری یعنی داشتن رفتار مناسب در زمان مناسب! یادگیری این نیست که به افراد چیزهایی را که بلد نیستند را آموزش دهیم و صرفاً به آن ها اطلاعات اضافه کنیم؛ این نوع آموزش اشتباهه. افراد باید طوری آموزش ببینند که بتوانند جور دیگری فکر کنند و جور دیگری رفتار کنند و همین باعث میشه تا نتایج جدیدی در زندگی کسب کنند.
از چه کسی یاد بگیریم ؟
مسئله بعدی اینه که ما باید برای یادگیری افراد مناسبی را انتخاب کنیم و از هرکسی یاد نگیریم! برای کارآفرین شدن نمی توان از یک کارمند یاد گرفت بلکه باید به سراغ کسی رفت که خودش کارآفرینه؛ همونطور که برای یادگیری پولدار شدن نمی توان از کسی یاد گرفت که خودش پولدار نیست… . ما نی تونیم وقتی مسئله ای در زندگی خودمون بصورت حل نشده باقی مونده، دیگران رو برای حل مسئله های زندگیشون آموزش بدیم. کسی که برای آموزش دیدن انتخاب می کنیم باید کسی باشه که اطلاعات و تجربه کافی در مورد موضوع آموزشی که می خواهیم ببینیم رو داشته باشه.
ظرفمون را خالی کنیم!
وقتی در نهایت فرد مورد نظر رو پیدا کردیم تا ازش یاد بگیریم، حالا باید ظرفمون رو خالی کنیم!
هفته پیش با شخصی مشاوره داشتم که هرچی می گفتم، می گفت: «اینو بلدم…» و هر کتابی معرفی می کردم، می گفت: «اینو خوندم …»، طوری که در آخر گفتم: «دوست گرامی من چیزی ندارم که به شما اضافه کنم. شما ظرفتون کاملاً پره » . این جور اشخاص توهم دانایی دارند؛ یعنی فکر می کنند که همه چیز را می دانند.
استیون هاوکینگ میگه : «بزرگترین بدبختی بشر جهل نیست؛ بلکه توهم دانشه.»
توهم دانش یعنی اینکه ما چیزی را نمی دانیم اما فکر می کنیم که می دانیم ! و به همین خاطر دنبال یادگیری نمی رویم و همین باعث میشه تا صدمات جبران ناپذیری به زندگیمون وارد بشه.
پس یه خواهشی دارم و اون اینه که موضوع آموزش رو جدی بگیرید !
تمرین
تمرین من برای شما اینه که : فکر کنید که چه گیرهایی در زندگیتون دارید. یکی از اون گیرها و مسئله هایی که دارید رو در نظر بگیرید. مسئله می تونه مربوط به تربیت فرزند، ترس، کمبود اعتماد به نفس یا عزت نفس، ارتباطات، درآمد و یا هر چیز دیگری باشد،. یکی را در نظر بگیرید و در مورد آن یک جستجوی ساده در اینترنت انجام بدید، و راه حل های پیشنهادی رو در زندگی تون اجرا کنید و طوری نباشه که فقط آن ها را مطالعه کنید، حتماً راهکارها را عملی کنید.
جمع بندی
- برای داشتن زندگی بهتر، روابط، فرزندان بهتر و برای داشتن هر موهبتی در زندگی لازم است اهمیت آموزش را جدی بگیریم.
- زمانیکه می خواهیم مورد آموزش قرار بگیریم باید شخص مناسبی رو انتخاب کنیم تا ازش یاد بگیریم .
- در ابتدای هر آموزشی، ظرف ذهنمون رو خالی کنیم تا بتونیم موارد مورد نظر رو بطور کامل فرا بگیریم و بصورت عملی در زندگی اجراشون کنیم.
- هرگاه احساس کردیم در برابر مشکلات زندگی احساس ناتوانی می کنیم، بدانیم که مسئله ای در زندگی ما هست که برای حلش نیاز به آموزش داریم!
منتظر مطالب بعدی ما باشید.
دیدگاهتان را بنویسید