
تا سال 94 شخصی خیلی معمولی بودم.
احساس کلیام نسبت به زندگی خوب نبود و خیلی بیهدف بودم.
در طول یک ماه 25 روز احساس خوبی نداشتم و فقط 5 روز از ماه را اگر اتفاق بدی برایم نمیافتاد و یا اتفاقات خوبی برایم روی میداد خوشحال بودم.
اصلاً دلیل این وضعیت را نمیدانستم، دقیقاً مثل شخصی که اتومبیلش یک سری مشکلات فنی دارد مثلاً بهاندازه کافی شتاب ندارد یا موتورش تنظیم نیست و خود شخص هم از آن خبر ندارد.من هم همچین حالتی را داشتم.
در سال 94 در یک سمینار انگیزشی شرکت کردم و تلنگری به من وارد شد، بهتر است بهجای تلنگر بگویم که شوکی به من وارد شد که من کی هستم و دارم چکار میکنم و به یک خودآگاهی عمیقی رسیدم.
من متوجه شدم که باید خیلی بیشتر روی شخصیت، رشد فردی و اعتمادبهنفسم کارکنم و آنها را تقویت کنم چون در صورت کار نکردن روی آنها احساس خوبی در مورد خودم و زندگی ام نخواهم داشت و برای همیشه در طول زندگیام مشکلات زیادی از قبیل استرس، خجولی، کمحرفی و … را با خودم یدک خواهم کشید.
بعدازاینکه بیشتر روی خودم کارکردم و مطالعه کردم به درک عمیقتری از خودم رسیدم و مسائلی که باعث شده بود به این حالوروز برسم را بهتر شناسایی کردم.
من در تمام دوران کودکیام از کمبود شدید اعتمادبهنفس رنج میبردم. خجالتی بودم، از اجتماعات شدیداً گریزان بودم و جرئت نداشتم که احساس وجود کنم.
مواقعی که مجبور بودم در جمعی حاضر شوم فشار زیادی به من وارد میشد. گهگاهی دچار لکنت میشدم و نمیتوانستم که حرفهای خودم را بهخوبی بیان کنم. حاضر بودم من را به رگبار ببندند ولی در جمعی سخنرانی نکنم
در طول سالهای زندگی ام بااینکه خیلی باهوش بودم و مهارتهای زیادی ازجمله تسلط فوقالعاده به زبان انگلیسی هم داشتم و دارای مدرک آیلتس آکادمیک نمره بالا از سفارت استرالیا بودم ولی به خودم و تواناییهای خودم باور نداشتم. همچنین خودم را دوست نداشتم و همیشه شرایط و افراد دیگر را مقصر زندگی خودم میدانستم (به معنای واقعی مسئولیت گریز بودم) و نتایج چندانی هم در زندگی نداشتم.
بعد از مطالعه و تحقیق زیاد در این زمینه به این نتیجه رسیدم که همه این رفتارها از کمبود یا نبود اعتمادبهنفس و عزتنفس من ناشی میشدند.
کتابهای روانشناسی بسیار زیادی ازجمله بهسوی کامیابی آنتونی رابینز، بیندیشید و ثروتمند شوید ناپلئون هیل، مبانی موفقیت جک کنفیلد، قدرت عادت چارلز داهیک، جادوی فکر بزرگ دکتر شوارتز و صدها کتاب دیگر را مطالعه کردم؛ و ازآنجاییکه به زبان انگلیسی تسلط کامل داشتم اکثر سمینارها و کارگاههای آقای جیم ران را به زباناصلی چندین بار مشاهده کردم و اطلاعات بسیار ارزشمندی را از آنها استخراج کردم. شخصی که بهجرئت میتوانم بگویم بیشترین تأثیر را بر زندگیام داشته است.
من میخواستم در زندگیام بیشتر داشته باشم و بهترین توصیهای که تابهحال شنیدهام از استاد استادان جیم ران بوده است که میگوید:
اگر میخواهی بیشتر داشته باشی، بیشتر شو
درواقع تمامی این آموزشها باعث شد که فرد خیلی خوشحالتری باشم، ارتباطاتم بسیار بهبود پیدا کند، دوستان بهتری برای خودم انتخاب کنم و منابع درآمدی جدیدی را ایجاد کنم.
بعدازاین تغییرات در کارگاههای آموزشی داخلی و خارجی و دورههای فوق حرفهای آنلاین بسیار زیادی شرکت کردم و خیلی روی عزتنفس و اعتمادبهنفس خودم کارکردم و آن را بهبود بخشیدم.
با تقویت اعتمادبهنفس و عزتنفس خود، وارد فصل تازهای از زندگیام شدم؛ و مهمترین نتیجهاش این بود که وقت خودم را ارزشمند بدانم و از آن بهدرستی استفاده کنم. تقویت احساس ارزشمندیم باعث شد که کاملاً در مسیر درستی در زندگیام قرار بگیرم. اهدافی را برای خودم تعریف کنم و قدمبهقدم بهسوی آنها گام بردارم.
بعد متوجه شدم که افراد زیادی در جامعهمان حالشان خوب نیست، بیشتر روی نقاط منفی زندگیشان متمرکزشدهاند، خودشان را باور ندارند، نقش قربانی را بازی میکنند و حتی در موارد زیادی متوجه شدم که افرادی هستند به خودشان آسیب جدی میرسانند و یا حتی مرتکب خودکشی میشوند.
بعد به این فکر افتادم که چه عالی میشود که این آموختههای خودم را سازمانیافته و دستهبندی کنم، بومیسازی کنم (کاری کنم که دقیقاً متناسب با جامعه ایرانی باشد و بهخوبی قابلاجرا باشد) و در قالب کتاب، سمینار، کارگاههای آموزشی و مشاوره و کوچینگ با افراد جامعهام به اشتراک بگذارم و ارزشی به جامعهام اضافه کنم.
در این مرحله متوجه شدم که درست است که خودم اطلاعات بسیار ارزشمند و سازمانیافتهای دارم ولی برای انتقال آن به یک سری دانش روشهای تدریس نوین نیاز دارم اینکه چطور سخنرانی خوب و باکیفیتی داشته باشم، چگونه آموزش بدهم که این آموزشها برای افراد کاربردی باشد و کاری کنم که آنها هم انگیزه و انرژی بالایی کسب کنند و با سرعت بیشتری اهداف خودشان را دنبال کنند. به همین خاطر در چند دوره تخصصی استادی و سخنرانی شرکت کردم، دورههایی که گاهاً برای من چندین ده میلیون هزینه در برداشت.
آقای آنتونی رابینز چرخه موفقیت واقعی را به شکل زیر توصیف میکند:
مفهوم تصویر بالا این است که وقتی شاد و خوشحال و سرحال هستید، انرژِی بالایی دارید، وقتی انرژی بالایی دارید کیفیت کارهایتان بسیار بالاست و وقتی کیفیت کارهایتان بالاست نتایج خوبی میگیرید و نتایج خوب باعث میشود که دوباره احساس خوبی پیدا کنید. این فرمول واقعی و چرخه صحیح اعتمادبهنفس است، متأسفانه خیلی از افراد در چرخه برعکس و معیوب اعتمادبهنفس گیر افتادهاند…
نظر شخصی من این است که اعتمادبهنفس همهچیز است و یک پیشنیاز بسیار مهم برای دستیابی به هرگونه موفقیتی اعم موفقیت شغلی، مالی، ارتباطی و… است؛ و بارهای بار در سمینارها و کارگاههای آموزشیام گفتهام که اگر بدون داشتن اعتمادبهنفس انتظار موفقیت را داشته باشیم دقیقاً مثل این است که روی تردمیل راه برویم و انتظار رسیدن به مقصد را داشته باشیم (درواقع هیچگاه به مقصد نخواهیم رسید.) اصلاً به هیچ جایی نمیرسیم.
دلیل اینکه بعضی از افراد شب و روز کار میکنند ولی نتایجی قابل قبولی به دست نمیآورند همین است. برای دستیابی به موفقیت در زندگی قبل از هر چیزی باید روی اعتمادبهنفس، رشد فردی و شخصیت خودمان کارکنیم. همانطوری که برای رشد یک درخت قبل از هر چیزی باید روی ریشه آن کارکنیم.
با پیادهسازی این نگرش و مایندست جدید توانستم در وهله اول خودم را تغییر دهم و به دنبال آن کمکم تغییرات زیادی را در تمامی جنبههای زندگی ام ایجاد کردم.
بعد از اینها در مسیر اهداف و رسالتی که برای خودم تعیین کردم اقدامات عملی زیادی را انجام دادم ازجمله اینکه دهها سمینار و کارگاه آموزشی در شهرهای مختلف ایران ازجمله تهران، تبریز، ارومیه، بوشهر، کرمان، مهاباد و شهرهای دیگر برگزار کردم؛ سه تا کتاب نوشتم. یکی ” کتاب الکترونیکی به نام 16 اصل یادگیری سریع و آسان (چگونه هر مهارتی از قبیل شنا، نواختن یک آلت موسیقی، تایپ ده انگشتی و … را فقط در 20 ساعت یاد بگیریم)
همین الان می توانید این کتاب را به صورت رایگان در سایت ما دانلود کنید.
و کتاب دوم کتاب چاپی و پرفروشم به نام ” جادوی اعتمادبهنفس (یک دستورالعمل و راهنمای کاملاً علمی و کاربردی برای تقویت اعتمادبهنفس) است. در این کتاب تجارب شخصی و داستانهای واقعی خودم را نوشتهام تا کمک کنم افراد دیگر الگو بگیرند و آنها نیز بتوانند اعتمادبهنفس خودشان را بهراحتی تقویت کنند.
آقای کایل کمبل دوست خوبم که یک کارآفرین و سرمایهگذار کانادایی است در مورد کتاب جادوی اعتمادبهنفس اینچنین میگوید:
اعتمادبهنفس تنها فرق بین موفقیت و شکست است. از قدیم گفتهاند که اگر شما فکر کنید میتوانید و یا فکر کنید نمیتوانید، در هر دو حالت حق با شماست. بدون داشتن اعتمادبهنفس ما انسانها هیچوقت قادر نخواهیم بود چیزی را بسازیم و یا اختراع کنیم.
همچنین ادامه میدهد که اعتمادبهنفس تنها عامل تمام موفقیتهای گذشته و آینده من است زیرا بدون داشتن آنمن موجودی بیارزش بودم که زندگی شرایط و موقعیتهای دلخواه خودش را به من تحمیل میکرد.
بدون داشتن اعتمادبهنفس ما هیچ امیدی نخواهیم داشت که به سمت اهدافمان حرکت کنیم.
اعتمادبهنفس تنها دلیلی است که ما قادر به زندگی کردن هستیم و داشتن آن فرصتهای بیشماری را به روی ما میگشاید.
اگر شما آن را داشته باشید تمام دنیا را در دستان خودتان دارید.
کتاب جادوی اعتمادبهنفس نوشتهشده بهوسیله دوستم آقای محمود کریمزاده اول به شما کمک میکند تا سنگ بنای اعتمادبهنفس خودتان را پیریزی کنید و سپس کمکتان میکند تا آنها بهخوبی تقویت کنید.
با عمل به دستورالعملهای آن میتوانید همیشه در اوج اعتمادبهنفس باشید.
این کتاب پر از داستانهای جذابی است که خواندن آن را برای شما آسان و لذتبخش میکند.
تلاش کنید تا نهایت استفاده را از این کتاب ببرید.
شما میتوانید 70 صفحه اول این کتاب ارزشمند را به رایگان دانلود کنید.
برای دانلود آدرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد نمائید:
کتاب سوم من کتاب الکترونیکی 4 کپسول اعتمادبهنفس (افزایش 30% اعتمادبهنفس) است، با کلیک بر روی عکس کتاب، این کتاب را نیز به رایگان دانلود نمائید.
با یاری خداوند بزرگ، پشتکار و تلاش ادامهدار و با حمایت شما کاربران عزیز وبسایتمان، با تمام قدرت، با برگزاری سمینارها، کارگاهها و محصولات آموزشی آنلاین کاملاً جدید و کاربردی و مطابق با جدیدترین متدولوژی آموزشی در دنیا در خدمت شما همراهان عزیز و گرامیخواهیم بود.
حرف اصلی من این است: